کبوتر

  فيبرهاي نوري صدها سال است که انسان ها به کمک بازتاب نور خورشيد در طي روز و استفاده از نور فانوس در شب ارتباط برقرار کرده است. سيگنال دهنده هاي نيروي دريايي هنوز هم به کمک چراغ هاي چشمک زن قدرتمند براي انتقال پيام هاي رمزگذاري شده به کشتي هاي ديگر استفاده مي کنند. ارتباطات نوري محدود به نقاط و خطوط ساده نوري نشده است.اين واقعيت جالب است که الکساندر گراهام بل اندکي پس از اختراع تلفن خود دستگاهي را به نام “فوتوفون” اختراع کرد. فوتوفون بل، پرتوي بازتاب شده ي نور خورشيد را بر روي يک دتکتور سلنيومي در فاصله چند صد متري متمرکز مي کرد. درواقع فوتوفون،يک وسيله ارتباطي با قابليت تراگسيل صدا از طريق يک پرتو نور بود. با اين دستگاه ، بل ميتوانست يک پيام صوتي را از طريق پرتوي نور منتقل کند. اين ايده براي سالهاي طولاني باقي ماند. اخيرا ، ايده انتقال نور از طريق فيبر نوري نازک دوباره زنده شده و در فناوري ارتباطات مورد استفاده قرار مي گيرد. استفاده از نور به عنوان موج حامل در فيبر نوري نسبت به حامل هاي موج راديويي برتري هايي از قبيل پهناي باند بسيار وسيع تر و مصونيت از تداخل الکترومغناطيسي دارد. همچنين از فيبر هاي نوري براي انتقال نور به مکان هاي غيرقابل دسترس استفاده مي شود . استفاده از ابزارهاي داراي فيبر نوري در صنعت بسيار رايج است و اهميت آنها به عنوان ابزارهاي تشخيصي در پزشکي اثبات شده است. اخيراً فناوري فيبر نوري به يک سيستم ارتباطي با قابليت هاي بسيار عظيم تبديل شده است. يکي از ويژگي هاي چنين سيستمي ، توانايي آن در انتقال هزاران مکالمه تلفني ، چندين برنامه تلويزيوني و سيگنال هاي بيشمار بين ايستگاه ها از طريق يک يا دو فيبر نوري انعطاف پذير و نازک است. بدون شک به دليل ظرفيت فوق العاده حمل اطلاعات ( پهناي باند) سيستم فيبر نوري ، دستگاه هايي نظير تلويزيون دو طرفه طراحي شده است که قبل از توسعه فيبر نوري بسيار پرهزينه بوده است. علاوه بر ارائه پهناي باند بسيار گسترده ، سيستم فيبر نوري داراي کابل هاي بسيار نازک و سبک وزن است. فيبر نوري به همراه محافظش معمولاً ?.? ميلي متر قطر دارد ، اما مي تواند با يک دسته سيم مسي به قطر ?.?? سانتي متر که اکنون براي حمل همان مقدار سيگنال استفاده مي شود ، جايگزين شود. فيبرهاي نوري چگونه کار مي کنند؟ انتشار نور در فيبر نوري مستلزم اين,چه,کسی,فیبرهای,نوری,را,اختراع,کرده,است؟ ...ادامه مطلب

مرسو چه کسي را کشت؟ اثري کلاسيک و داغ  ميترا جلالي  ????-??-??  ?0  خواندن اين مطلب در 4 دقيقه    مرسو چه کسي را کشت؟ در اين رمان داستان بيگانه‌ي آلبرکامو از زبان مرد عرب روايت مي‌شود. در اين کتاب روايت پيچيده و نامفهومي که در رمان بيگانه شاهدش بوديم را بار ديگر از ديد مرد الجزايري و با برداشت‌هاي او دنبال مي‌کنيم. بيگانه داستان بيزاري، بيگانگي و صداقت و بي‌پروايي بود. در اين کتاب ضدقهرمان داستان، مرسو، يک مرد الجزايري را به ضرب گلوله به قتل رسانيد تنها به اين دليل که نور آفتاب لحظه‌اي چشمش را زد. «چه کسي مرسو را کشت» نخستين رمان روزنامه‌نگار و نويسنده‌ي الجزايري، کمال داوود، است که برنده‌ي جايزه‌ي گنکور نيز شده است. از حالا به بعد اين رمان همراه بي‌چون‌وچراي بيگانه‌ي آلبرکامو است و در آن جريان بار ديگر از زبان برادر مردي که توسط مرسو کشته شد بيان مي‌شود. بازگويي اين داستان را در قالب خاطره و در باري در شهر اوران، «شهري که پاهايش را رو به ‌دريا گشوده است»، مي‌شنويم، به‌نحوي‌که مکالمه‌اي يک‌طرفه را که يکسر آن برادر مقتول و سر ديگر آن دانشجويي غربي است شاهد هستيم. راوي داستان قصد دارد  «حرف‌ها و سخنان قاتل» را همچون «بقاياي خانه‌هاي قديمي که استعمارگران از خود به‌جا گذاشتند» به کار گيرد و داستان خودش را خلق کند. طبق گفته‌هاي او، مرد عرب مقتول در کتاب کامو مردي بود «که ازلحاظ تکنيکي نقشي گذرا در داستان داشت»، بي‌نام بود، «يک اسم قديمي داشت». حال اما متوجه مي‌شويم که نامش موسي بوده. راوي، برادر قاتل مه نامش هارون است، نه‌فقط براي بيگانه، که براي تمام آثار کامو احترام زيادي قائل است؛ هم احترام قائل است، هم آن‌ها را نقد مي‌کند،  هم بررسي مي‌کند، هم خلاصه مي‌کند، هم از آن‌ها نقل‌قول مي‌کند و هم با کامو به نحوي رقابت دارد. هارون با اشاره‌اي به  افسانه‌ي سيسيفوس (افسانه‌اي يوناني، سيسيفوس محکوم‌به غلتانيدن سنگ بر روي کوه بود)، از خودش مي‌گويد که «جسدي را تا بالاي تپه کشاند و رهايش کرد تا غلت بزند تا پايين تپه و انگار غلت زدنش تا آخر دنيا ادامه داشت». واضح است که در تمام اين‌ها نوعي قدرت سمبليک به کار گرفته‌شده. هارون مردي است الجزايري که مانند بسياري ا,مرسو,چه,کسی,را,کشت؟ ...ادامه مطلب